سّیدبنطاووس در کتاب "الاقبال بالاعمال الحسنه" به سند خویش این دعا را از کتاب دعای ابوجعفر محمد بن عثمانبنسعید عمری نقل کرده، که در شب های ماه رمضان خوانده میشود.
سیدبن طاووس مى گوید: «من از آن كتاب دعاهاى فراوانى را نسخه بردارى كردم و از جمله آنها همین دعاى افتتاح است كه در شب هاى ماه رمضان خوانده مى شود.1 نگارنده مى گوید گرچه این دعا بر حسب ظاهر از امام معصوم(علیه السلام) نقل نشده است لكن با توجه به این كه ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمْرى از نُوّاب خاص2 حضرت بقیّه اللّه روحى له الفداء بوده و به خواندن این دعا مداومت داشته و نیز با توجه به مضامین عالیه دعا و اعتماد مرحوم سید بن طاووس، مى توان اطمینان پیدا كرد كه این دعا از ناحیه مباركه امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یا از سایر معصومین(علیهم السلام) به دست ایشان رسیده باشد.
نام دعا
دعاى افتتاح در شب هاى ماه مبارك رمضان قرائت مى شود و این دعا داراى مضامین عالیه از حمد و ثنای الهى و راز و نیاز عارفانه و صلوات و درود بر معصومین(علیهم السلام) و در پایان، دعا براى ظهور باهرالنور حضرت مهدى ارواحنا له الفداء و تشكیل حكومت كریمه آن امام همام است و ترجمه و شرح آن با زبان ساده براى عموم مؤمنان مفید است تا در هنگام قرائت به مفاهیم آن توجه داشته باشند و با حضور قلب با خدا راز و نیاز كنند و با عرفان و شناخت بیشتر و با صفا و اخلاص در پیشگاه ربوبى عرض حاجت نمایند .
ضمنا باید دانست هر چند خداوند سبحان اذن داده است كه ما همه چیز را از كوچك و بزرگ از او بخواهیم ولى شایسته است كه مطالب و هدفه اى عالى را در اولویت قرار داده و حاجت هاى كوچك و ناچیز را در مرتبه دوم از او درخواست كنیم كه در پیشگاه شخص بزرگ از كوچك و خُرد آغاز كردن زیبنده نیست .
بخش های مختلف دعا
دعای افتتاح از سه بخش کلی تشکیل میگردد که نخستین بخش آن حمد و ثنای الهی میباشد، بسیاری از معارف دینی به زبان حمد و ثنا و تسبیح و راز و نیاز و سوز و گداز بیان میشود. در این بخش واژههای حمد، مدح، ثنا و تسبیح بیش از نوزده بار تکرار میشود. و در واقع این بخش چگونگی راز و نیاز با خدا را در زبان دعا به ما آموزش میدهد .
بخش دوم دعا: صلوات بر محمد و آل و محمد با اوصاف ویژه .
بخش سوم: به مساله انتظار فرج و شکایت از غیبت حضرت ولی عصر عجل الله و زیادی دشمنان و کمی دوستان و آرزوی دولت کریمه و آمادگی برای جانفشانی و خدمت در آن دولت میپردازد و در آخر با دعای نصرت و عزت برای مسلمانان به پایان میرسد.
این دعا، «افتتاح» است. زیرا، این دعا با حمد و ثناى الهى این گونه آغاز مى شود: «اللهم انى افتتح الثناء بحمدك ... . بار خدایا من ثناى تو را با حمدت آغاز مى كنم .
اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِكَ َ اَللّـهُمّ
خدایا من ستایش را به وسیله حمد تو مى گشایم
نام دعا از همین فراز اول گرفته شده افتتاح یعنی گشودن، باز کردن. چه چیز را قرار است آغاز کنیم؟ ثنا را. ثنا یعنی ستایش. ثنا را با چه آغاز خواهیم کرد؟ با حمد خداوند. حمد یعنی چه؟ یعنی ستایش! اما ستایش خاص. حمد یعنی ستایش کسی که کاری را از روی اختیار انجام داده اما مدح از حمد عام تر است. شما زیبایی گل را مدح می کنید اما حمد نمی کنید زیرا گل در این زیبایی از خود اختیاری ندارد .
ما که آفریدهی خداوندیم باید او را به نحوی ستایش کنیم که خود فرموده همچنان كه در حدیث مورد اتفاق شیعه و سنى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسیده كه مى گفت : «لا احصى ثناء علیك ، انت كما اثنیت على نفسك» (پروردگارا من ثناء تو را نمى توانم بشمارم، و بگویم، تو آنطورى كه بر خود ثنا كرده اى). امام صادق (علیهالسلام) فرمود: استر پدر من گم شد (استر: حیوانی که سوار آن میشوند), ایشان گفتند كه اگر حق تعالى , آن حیوان گـم شـده را بـه مـن بـاز رسـانـده او را آنطور سـتـایش می كنم كه پسندیدهی مقام جلال او باشد. زمان کوتاهی نگذشت که استر را یافتند و با زین و لجام حاضر ساختند. امام سوار شدند و حاضران مـتـرصد بودند كه ببینند ایشان خدا را چگونه ثنا میگوید؟ ایشان فقط فرمودند الحمدللّه و هیچ جملهی دیگری نگفتند. یـكـ نفر از امام پرسید كه : یابن رسول اللّه , شما شرط كرده بودید كه بعد از یافتن حیوان گمشده خداوند را ثنایى گویید كه موجب رضاى او شود و لایق كبریاى او باشد و جـز به كلمه الحمدللّه تكلم نفرمودید؟ فرمودند كه با این كلمه طیبه همه ثنا و ستایش ها را نثار بارگاه عزت وى كردم.
فصرت ادعوك آمنا و اسئلك مستأنسا لا خائفا ولاوَجِلاً مُدِلاًّ علیك فیما قصدت فیه الیك فان ابطأ عنى عَتَبْتُ بجهلى علیك و لعل الذى أبطأ عنى هو خیرلى لعلمك بعاقبة الامور ...
در این بخش از دعا مى گوییم: پروردگارا لطف و رحمت تو موجب شده كه من با این همه گناه با آرامش خاطر تو را بخوانم و با احساس محبت و انس از تو حاجت بخواهم بىآنكه بیم و هراسى به خود راه دهم در حالى كه مقصودم را عاشقانه و با ناز و كرشمه با تو در میان مىگذارم و اگر حاجتم دیر آید، از روى نادانى با عتاب و خطاب با تو چون و چرا مىكنم. با این كه ممكن است دیر شدن اجابت به سود من باشد، زیرا سرانجام كارها را تو مىدانى و من از اسرار عالم آگاه نیستم و از آینده چیزى نمىدانم .
نخست: خدا را خواندن و او را صدا زدن و اسماء صفاتش را به زبان آوردن. دوم: از او حاجت خواستن. در بعد نخست هیچ دعایى و هیچ ندایى بى پاسخ نمىماند. اما بعد دوم دعا ممكن است گاهى به تأخیر بیفتد .
در این بخش از دعا مى توان به چند نكته اشاره كرد:
الف) ادب دعا: كه مبادا لطف و عنایت الهى سبب شود كه ما ادب دعا و ادب حضور را فراموش كرده و در برابر پروردگار خود را طلبكار بدانیم زیرا ما هیچگونه حقى بر خداوند نداریم كه آن را مطالبه كنیم .
ب) آنكه دعاهاى ما بى پاسخ نمى ماند و وعده الهى به مقتضاى (اذا سئَلَكَ عِبادى عَنّى فإنّى قریبٌ أجیبُ دَعْوةَ الداعِ إذادَعانِ...» عملى خواهد شد .
ج) آنكه مبادا تأخیر در پاسخ سبب نومیدى شود چون بعضى از خواسته هاى ما به صلاح ما نیست و خدا صلاح ما را بهتر مى داند و آنرا به آینده موكول مى كند و این آینده ممكن است روز قیامت باشد چه بسا تقاضایى كه در دنیا عملى نیست، زیرا دنیا دار تزاحم است و بندگان خدا گاهى چیزهاى متضاد مى خواهند كه در محدوده این عالم و در جهان ماده قابل تحقق نیست و به قول شاعر :
هر كه نقش خویشتن بیند در آب برزگر باران و گازر آفتاب
دو دشمن هر یك پیروزى خود و شكست حریف را مى خواهند و جمع پیروزى و شكست براى هر دو امكان ندارد پس خداوند دعاها را بر طبق حكمت و نظام احسن مستجاب مى فرماید و در صحنه تزاحم دعاى مؤمنان با پاداش نیك و دعاى كافران با پاداش متناسب به اجابت مى رسد و احیانا اگر براى كافران در ظاهر پیروزى دیده مى شود این پیروزى به خیر آنها نیست. و این گونه رخ دادها ممكن است در واقع براى مؤمنان آزمایش و براى كافران و املاء و استدراج باشد خداوند در قرآن مى فرماید :
والذین كذّبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون
آنانكه آیات ما را تكذیب كنند آنها را به تدریج نابود مى كنیم.
و نیز مى فرماید:
ولایَحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلى لَهُم خیرٌ لانفسهم إنَّما نُملى لهم لِیَزدادوا إثْما و لَهُم عذاب مهین
كافران گمان نكنند كه این مهلت چند روزه به سود آنها است ما آنها را مهلت مىدهیم تا به گناه خویش بیفزایند و گرفتار عذابى دردناك شوند.
در برابر اگر مؤمنان دچار درد و رنج مى شوند براى آن است كه سره از ناسره (خالص از ناخالص) جدا شود و مؤمنان مخلص از پاداش بیشتر بهره گیرند.
پس دعا و درخواست مؤمنان هیچگاه بى پاسخ نمى ماند. در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده است كه مؤمنان در روز قیامت با پاداش هاى بزرگى روبرو مى شوند كه خود نمى دانند پاداش كدام عمل آنها است به آنها گفته مى شود كه این پاداش دعاهایى است كه در دنیا به اجابت نرسید و خدا آنرا براى روز نیاز و تنگدستى شما ذخیره كرده بود كه اینك به شما اعطا مى شود چنانكه در حدیثى از امام صادق (علیهلسلام) آمده است:
إنَّ المؤمنَ لَیَدْعُو اللّهَ عَزَّوَجلَّ فى حاجته فیقول الله عزوجل أخِّرُوا إجابته شوقا الى صوته و دُعائه فاذا كان یَومَ القیامة قال الله عزوجل: عبدى دَعَوْتَنى فأخَّرْتُ إجابَتَك و ثَوابَكَ كذا و كذا و دَعَوْتَنى فى كذا و كذا فَأخَّرت إجابَتَك و ثَوابَكَ كذا و كذا، قال: فَیَتَمَنَّى المُؤمنُ انه لم یُسْتَجَبْ له دعوة فى الدنیا مما یرى مِنْ حُسْنِ الثواب
براستى مؤمن خداى عزوجل را درباره حاجت خود مى خواند و خدا دستور مى دهد اجابت او را به تأخیر اندازید بخاطر شوقى كه به آواز او دارم آنگاه كه روز قیامت شود خدا مى فرماید اى بنده من تو مرا خواندى (دعا كردى) و من اجابتت را به تأخیر انداختم اینك ثواب و پاداش تو چنین و چنان است، و باز در باره فلان چیز و فلان چیز مرا خواندى و من اجابتت را به تأخیر انداختم و پاداش تو چنین و چنان است آنگاه مؤمن آرزو مى كند كاش هیچ دعایى از او در دنیا اجابت نشده بود بخاطر ثواب و پاداش نیكى كه مى بیند.
دعا نشانه بندگى و وسیله عروج بنده به سوى خدا است. با دعا و راز و نیاز ونماز انسان به معراج مى رود و به خدا نزدیك مى شود و سرّ نماز و حقیقت آن دعا است كه صلوة در اصل به معنى دعا و دعا مغز عبادت است نماز وسیله تقرب هر انسانِ پرهیزكار به خدا است .
فلم ارمولىً كریما اصبر على عبدلئیم منك على یا رب، انك تدعونى فاولى عنك و تتجبب الىّ فاتبغض الیك و تودّد الى فلا اقبل منك كان لى التطول علیك فلم یمنعك ذلك من الرحمة لى و الاحسان الىّ والتفضّل علىّ بجودك و كرمك فارحم عبدك الجاهل وجد علیه بفضل احسانك انك جواد كریم.
خدایا! من هیچ مولاى كریمى را شكیباتر از تو نسبت به بنده لئیم و بخیلى مانند خود ندیده ام. پروردگارا! تو مرا مى خوانى و من از تو روى مى گردانم. تو به من محبت مى كنى و من دشمنى، تو نسبت به من اظهار دوستى و مودت مى كنى و من پذیرا نیستم گویا كه من بر تو منتى و حقى دارم ولى تمام این برخوردهاى ناشایست من، تو را از رحمت و نیكى و تفضل نسبت به من باز نمى دارد. خدایا! رفتار من از روى نادانى است پس بر بنده نادانت مگیر و او را مشمول رحمتت قرار داده و با فضل و احسان و كرمت با او رفتار كن كه تو جواد و كریمى.
و بعد در ادامه می فرماید:
الحمدلله مالك الملك مجرى الفلك مسخّرالریاح فالق الاصباح دیان الدین رب العالمین
در این بخش از دعا مى گوییم سپاس خداى را كه مُلك جهان از آن او و نظام عالم با تدبیر و اراده او سامان مى یابد. كشتى ها در دریاها به اراده او در جریان است و بادها با تسخیر وى در نوسان است. اوست كه سینه افق را شكافته و روشنایى بامداد را از آن بیرون مى آورد(و تاریكى شب را به روشنى روز تبدیل مى كند) خدایى كه قانونگذار و آغازگر دین و شریعت است. نظام تكوین و تشریع از سوى او و قانون دین و شریعت از جانب او تنظیم و تدوین مىشود زیرا او رب العالمین و پروردگار جهانیان است.
این بخش از دعا در ارتباط با ربوبیت آفریدگار است از این رو با صفت رب العالمین پایان مى یابد .
منبع: تلخیص از کتاب شرح دعای افتتاح آیت الله مهدوی کنی