درخواست حاجت از هر کسی جایز نیست. آری آدمی تنها می تواند حاجت و نیاز خود را نزد کسی آشکار کند که به یاری وی مطمئن باشد.
قال علی بن الحسین علیهما السلام: لا تَرْفَعْ حاجَتَک الّا الی احَدِ ثَلاثَةٍ، الی ذی دینٍ، اوْمُرُوَّةٍ، اوْ حَسَبٍ، فَامّا ذُوالدّینِ فَیصُونُ دُینُه، وَ امَّا ذُوالْمُرُوَّةِ فَانَّهُ یسْتحیی لِمُرُوَّتِهِ، وَ امَّا ذُوالْحَسَبِ فَیعْلَمُ انَّک لَمْ تُکرِمْ وَجْهَک انْ تَبْذُلَهُ لَهُ حاجَتَک فَهُوَ یصُونُ وَجْهَک انْ یرِدَّک بِغَیرِ قَضاءِ حاجَتِک.[1]
نیاز خود را جز نزد سه کس نبر، و آن سه عبارتند از، دیندار، جوانمرد، پاک نژاد. دیندار را دینش نگه می دارد و حاجت تو را روا می نماید، جوانمرد نیز از جوانمردیش حیا می کند، و پاک ریشه، می داند تو با درخواستت از وی، خویشتن را اکرام ننموده ای، پس او آبروی تو را محفوظ داشته و تو را بدون قضای حاجت رد نمی کند.
پس طلب حاجت از اشخاص بی دین و یا لاابال نسبت به وظایف دینی، و نیز افراد بی مروّت و ناجوانمرد، و همچنین انسان های بدون نسب و از انساب گمراه، شایسته نبوده و چه بسا ذلت آور باشد.
طلب حاجت از دسته ای دیگر نیز در روایات منع شده است و آنها اشخاص «حدیث النّعمه» هستند، کسانی که مدت ها نعمتی نداشته و اکنون که به آن رسیده اند، شب و روز گرد آن می چرخند و آنی از خود دورش نمی کنند.
قال الباقر علیه السلام: انَّما مَثَلُ الْحاجَةِ الی مَنْ اصابَ مالَهُ حدیثاً، کمَثَلِ الدِّرْهَمِ فی فَمِّ الْافْعی، انْتَ الَیهِ مَحُوجٌ، وَ انْتَ مِنْها عَلی خَطَرٍ.[2]
طلب حاجت از کسی که تازه به ثروتی رسیده مثل درهم در دهان افعی است، تو به آن محتاجی ولی با این حال در خطر واقع شده ای.
قال الصادق علیه السلام: تَدْخُلُ یدَک فی فَمِّ التَّنّینِ الَی الْمِرْفَقِ، خَیرٌ لَک مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ الی مَنْ لَمْ یکنْ لَهُ وَ کانَ.[3]
دست را تا آرنج در دهان اژدها فرو بری، برای تو بهتر است از اینکه به سوی تازه به دوران رسیده دست دراز کنی.
حضرت امیر علیه السلام می فرماید: اینکه حاجت تو فوت شود و روا نگردد، بهتر است از اینکه دست به سوی هر کسی دراز کنی.
فَوْتُ الْحاجَةِ اهْوَنُ مِنْ طَلَبِها الی غَیرِها.[4]
روا نشدن حاجت بهتر است از طلب از نااهل.
پی نوشت ها
[1] بحارالأنوار، ج 78، ص 119.
[2] همان، ص 174.
[3] تحف العقول، ص 425.
[4] بحارالأنوار، ج 76، ص 62.
منبع: علی غضنفری؛ ره رستگاری، جلد 2، صفحه 152.