اي برتراز خيال وقياس وگمان و و هم وز هرچه گفتهاند شنيديم وخواندهايم
مجلس تمام گشت و به آخر رسيد عمر ما همچنان در اوّل وصف تو ماندهايم
سعدي
نعمتت بار خدايا ز عدد بيرون است شكر انعام تو هرگز نكند شكرگزار
سعدي
از ثري تا به ثريّا به عبوديّت او همه در ذكر و مناجات و قيامند و قعود
سعدي
كرمش نامتناهي نعمش بيپايان هيچ خواهنده از اين در نرود بي مقصود
سعدي
اي بر سرير ملك ازل تا ابد خدا وصف تو از كجا و بيان من از كجا
شهريار
تنها توئي كه هستي وغيرازتوهيچ نيست اي هرچه هست و نيست به تنهائيت گوا
شهريار
عارفان فجر شكافن د به معراج نماز قشريان بندي و پيچيده به شكيّاتند
شهريار
عابدان سر ببر اندر طمع روضة خلد عاشقان جان به كف اندر طلب مرضاتند
شهريار
در نمازند درختان و گل از باد وزان خم به سرچشمه و در كار وضو ميبينم
شهريار
بيا كه جزبه خدا از خدا گزيري نيست جزا دهندة قهّار، غافر است و ودود
شهريار
مسلمان شدي دست افتاده گير كه ايمان بيابي و سلمان شوي
شهريار
دهندة كه به گل نكهت وبه گل جان داد به هر كه هرچه سزاديد حكمتش آن داد
محتشم كاشاني
يگانهاي كه زحكمت نظام دوران داد به سنگ رنگ وبه گُل بوبه جانورجان داد
آذربيكدلي
مردان خدا پردة پندار دريدند يعني همه جا غير خدا هيچ نديدند
فروغي بسطامي
اي همه هستي ز تو پيدا شده خاك ضعيف از تو توانا شده
نظامي
زير نشين علمت كاينات ما به تو قائم چو تو قائم به ذات
نظامي
آن چه تغيّر نپذيرد توئي وانكه نمرده است و نميرد توئي
نظامي
ما همه فاني و بقابس ترا است ملك تعالي و تقدس ترا است
نظامي
اي كارگشاي هر چه هستند نام تو كليد هر چه بستند
نظامي
از قسمت بندگي و شاهي دولت تو دهي به هر كه خواهي
نظامي
هم قصّه نانموده داني هم نامة نانوشته خواني
نظامي
خدايا جهان پادشاهي ترا است ز ما خدمت آيد خدائي ترا است
نظامي
پناه بلندي و پستي توئي همه نيستند آنچه هستي توئي
نظامي
منبع کوثرنامه: سایت ظرایف و لطایف ادبی:
http://www.hdabir.com/index.php/76-tohid